حضرت آیت الله زین العابدین قربانی ،فرزند غلامحسن ،در سال 1312در یکی از روستاهای آستانه اشرفیه دیده به جهان گشود . تا سن 14سالگی در کنار کار کشاورزی ،قرآن وفارسی تا کلاس سوم قدیم وکتابهایی مثل : سیدالا نشاء ، جودی وامثال اینها را در مکتب آن زمان آموختند سپس برای تحصیل علوم دینی به لاهیجان عزیمت نمودند ودر مدرسه جامع این شهر به تحصیل پرداختند.
پس از طی دروس تا سیوطی ومغنی در سال 1328 عازم قم شدند وتحصیلاتش را در محضر اساتید معروف حوزه ادامه دادند.
مدارج علمی واساتید:
معظم وله پس از طی تحصیلات سطح وگذشتن از معالم وقوانین ولمعه ، دروس رسایل ومکاسب را از محضر آیت ا..... مشکینی حفظه الله ، منظومه وحکمت در محضر آقا رضا صدر ، برادر امام موسی صدر ودیگر اسلتید حوزه آموختند وجلد اول کفایه را در خدمت آیت ا.. سلطانی وجلد دوم را در خدمت آیت الله مجاهدی تبریزی به پایان رساندند .
در ادامه تحصیل به درس خارج حضرت آیت ا.... بروجردی (رحمت الله ) شرفیاب شدند ودر این ایام رساله ای درباره (صلوات احتیاط ) نوشتند وامتحان درس خارج را با نوشتن رساله ای درباره صلوات احتیاط وبانمره عالی قبول شدند .
دروس فلسفه ، تفسیر وقسمتی از شفاء وچند جلد از کتاب اسفار را در محضر آیت الله علامه طباطبایی در مدرسه حجتیه وسلماسی آموختند وبقیه مجلدات اسفار را در محضر اساتید دیگر خواندند ومدت 8 سال از محضر درس فقه واصول حضرت امام (ره) بهره بردند از اینرو حضرت ایشان از آیت الله بروجردی ، حضرت امام وعلامه طباطبائی بیش از همه تأثیر پذیرفتند.
امور تبلیغی :
از سال 1336 به موازات تحصیل گه گاهی در جلساتی که بمناسبت هایی در بیت علمای مدارس علمیه ، مراجع ،بزرگان وغیره برگزار میشد بهمراه بزرگانی چون : آیت الله مشکینی آیت الله محمدی گیلانی ودیگران به منبر میرفتند.
حضرت آیت الله قربانی بعدها وعظ وخطابه را در مسجد هدایت تهران ، زمانی که آیت الله طالقانی اقامه نماز می کردند پی ودر سال 1338 در مسجد بالا بازار
میانه چال ومسجد آیت الله رضوی کاشان واستان ها وشهرستان های دیگر مثل : مازندران ، گیلان وخوانسار ادامه دادند.
وعظ وخطابه حضرت آیت الله قربانی گاهی منشاء آثار خیر وزمانی هم باعث گرفتاری های وی می شد وتحت تعقیب (ساواک ) قرار می گرفتند.
آغاز به کار نوسیندگی :
از سالهای 1336 در کنار تحصیل ووعظ وخطابه به امر نویسندگی روی آوردند وبا نوشتن مقالاتی در روزنامه ها وموسسات علمی در قم و تهران رسماً پا به عرصه نویسندگی گذاشتند. در تهران به روزنامه های : ندای حق ، وظیفه وغیره مقاله می دادند ودر چند موءسسه علمی قم به عنوان نویسنده آزاد یا عضوهیأت تحریر به شروع به فعالیت کردند.
در مجله مکتب اسلام که حضرات آیات عظام مکارم شیرازی ، جعفر سبحانی ، حسین نوری همدانی و چند نفر دیگر عضو هیئت تحریریه بودند جذب این مجله شدند و به عضویت هیئت تحریریه در آمدند و سالها در این مجله قلم زدند که بسیاری از آن مقالات تکمیل شد و به صورت کتاب در آمد که به عنوان نمونه می توان از کتاب ارزشمند اسلام و حقوق بشر نام برد همچنین در آن زمان مکتب اسلام مجله ی دیگری به نام ( مسایل نسل جوان ) منتشر می کرد که حضرت ایشان چند سال سلسله مقالاتی را در این مجله به چاپ رساندند ( موسسه در راه حق) که به آیت الله سید محسن خرازی تعلق داشت یکی دیگر از موسساتی بود که حضرت ایشان به اتفاق چند نفر از آقایان نشریه ای را با همین نام به طور ماهانه منتشر می کردند و یا بعضی از کتابها را در این موسسه ترجمه می کردند همچنین موسسه دیگری نیز به نام ( معارف جعفری ) وجود داشت که مرتب به این موسسه مقاله می دادند .
حضرت آیت الله قربانی به موازات امر نویسندگی به اتفاق آقایان : شیستری ، حسین حقانی ، علی حجتی کرمانی ، عباسعلی عمید زنجانی و به سرپرستی حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در جلسات هفتگی خودشان پس از تعیین موضوعات مبتلابه جامعه اقدام به تحقیق می کردند و نتیجه تحقیقات را در قالب سلسله کتابهایی تحت عنوان ( از اسلام چه می دانید )به چاپ می رسانند .
عناوین کتابهای اول و دوم این گروه ( زن و انتخابات ) و ( بلاهای اجتماعی قرن ما) بود که اثر مطلوبی در زمان خود برجای گذاشت اما کتاب سوم گروه به نام ( اصول عقاید شیعه ) با حوادث سال 42 حوزه مواجه شد که به تبع آن بعضی از دوستان وی زندانی و برخی تبعید و گروهی نیز از جمله خود آیت الله قربانی فراری شدند و جمع ایشان متلاشی شد .
در کتاب (اصول عقاید شیعه ) موضوع مورد تحقیق حضرت ایشان (معاد ) بود که ما حصل این تحقیق به صورت کتابی به نام (بسوی جهان ابدی ) در آمد که بارها چاپ ومنتشر شد
حضرت آیت الله قربانی در کنار این همه مشغله گاهی کتابهایی را نیز ترجمه ونتشر می کرد ند که از جمله کتاب (اسلام وصلح جهانی ) است .
اصل این کتاب به نام ( السلام العالمی والاسلام ) نوشته سید قطب بود که به اتفاق استاد سید هادی خسروشاهی ترجمه شد .
تألیفات :
تحقیقات وتألیفات حضرت ایشان تا کنون بدون وقفه ادامه یافت وهم اکنون 45 اثر از ایشان به چاپ رسید که 5 کتاب معظم له در دانشگاه ها وحوزه های علمیه جزء کتابهای درسی بشمار میرود چندین اثر نیز آماده چاپ دارند ومقدمات چاپ چند اثر دیگر نیز فراهم شده است که ان شاء الله به زودی زیر چاپ خواهد رفت .
مهمترین اثری که حضرت آیت الله قربانی برای تحقیق و تدوین آن حدود 14 سال زمان صرف کرده اند کتاب (تفسیر جامع آیات الاحکام ) است که در 12 جلد به چاپ رسید و امروزه در (دانشگاه علوم اسلامی قم ) که از کشورهای مختلف دنیا دانشجو دارد جزء کتاب درسی است و در دانشگاههای دیگر هم بعضی از مباحث آن تدریس می شود .
هنگامی که حضرت آیت الله قربانی نماینده مردم آستانه اشرفیه در مجلس شورای اسلامی بودند ، وهابی های وطنی با انتشار کتاب (بت شکن ) قصد بی اعتبار کردن اصول کافی را داشتند که معظم له در پاسخ به آنان کتاب ( علم حدیث ) را نوشتند که امروزه در حوزه علمیه قم تدریس می شود و در ردیف کتابهای درسی الزهرای قم قرار دارد .
حضرت ایشان علاقه ی ویژه ای به قرآن و نهج البلاغه دارند به همین دلیل ایامی که در لاهیجان مقیم بودند روزهای دوشنبه برای مسئولان شهرستان کلاس درس نهج البلاغه دایر کردند و طی حدود 1000 جلسه نهج البلاغه را شرح کردند .
یکی از اثرات ارزشمند این کلاسها کتاب «اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی از نگاه امام علی (ع) »که در واقع شرح نامه 31 نهج البلاغه است به زیور طبع آراسته شد و حدود 500 صفحه دارد.
این کتاب در مدرسه (حقانی) قم به عنوان محور درس (اخلاق علوی ) تدریس می شود و اخیراً نیز یکی از اساتید زبان انگلیسی دانشگاه با اجازه ناشر ، این کتاب را به زبان انگلیسی ترجمه کرده است و در بعضی از دانشگاهها برای تدریس متون انگلیسی از این کتاب استفاده می کنند .
معظم له سرانجام به این فکر افتادند که نخستین خطبه نهج البلاغه را که از دیر باز ده ها نفر بر آن شرح نوشته اند و از نظر علمی یکی از مشکل ترین خطبه های نهج البلاغه است شرح نمایند . چون درسش را قبلاً گفته بودند آقازاده فاضل و روحانی ایشان ، دکتر محمد علی قربانی که 18 سال درس خارج می خواند و دکترایش را نیز گرفته اند ، نوارهای مربوطه را پیاده ، فصل بندی و تعیین منابع نمودند و با نام ( جهان بینی امام علی علیه السلام ) به چاپ رسانیدند .
یکی دیگر از درس های نهج البلاغه ، نامه امام علی (ع) به مالک اشتر است که اخیراً این شرح نیز آماده شد و با نام ( منشور مملکت داری ، در نامه امام علی (ع) به مالک اشتر ) به زیر چاپ خواهد رفت .
دلیل تلاش شبانه روزی معظم له در زمینه ترویج قرآن و نهج البلاغه اینست که معتقدند : از آن جایی که بهترین کار برای توجه دادن جامعه به اسلام و انقلاب اسلامی بالا بردن سطح فکر و دانش افراد جامعه است بنابراین باید نسبت به قابل فهم عمومی کردن منابع معرفتی ما که به ترتیب اهمیت : قرآن ، نهج البلاغه ، صحیفه سجادیه ، متون احادیث و ابواب مختلف می باشد ، اقدام نمود .
حضرت آیت الله قربانی در طی اقامت خود در لاهیجان بموازات کلاس های تفسیر نهج البلاغه درس تفسیر قرآن را نیز در دستور کار خود داشتند و هفته ای یک روز در حسینیه هدایت تفسیر قرآن می گفتند و این مهم را با سوره مبارکه کهف شروع و بسیاری از سوره های قرآن را هم تفسیر کردند و زمانی هم که مکلف به پذیرفتن عنوان نماینده ولی فقیه در گیلان شد و به رشت آمدند ، جلسات تفسیر قرآن را در شب های ماه مبارک ادامه دادند و ماحصل این جلسات هر شب از صدا و سیمای مرکز گیلان ، شبکه باران به مدت نیم ساعت پخش شد .
البته ایشان تاکنون سوره های : رعد، کهف ، یاسین ، بقره ، لقمان ، و قسمت های مهم سوره (آل عمران ) را تفسیر کرده اند و تعدادی از این تفاسیر آماده چاپ است .
حضرت آیت الله قربانی به دلیل مشغله فراوان و کهولت سن نمی توانند جلسات تفسیر را استمرار ببخشند فلذا به تناسب حال و قال و در فرصت های مناسب به این مهم مسی پردازند .
فعالیت های سیاسی
حضرت آیت الله قربانی در سال های 31 و 32 با مرحوم سید مجتبی نواب صفوی ، رهبر فدائیان اسلام که در آن زمان گاهی به مدرسه فیضیه قم می رفتند و با طلاب به گفتگو می نشستند و هراز گاهی نیز در نماز جماعت مرحوم آیت الله اراکی و زنجانی شرکت می کردند ، آشنا شدند و با شنیدن سخنرانی ها و خواندن (کتاب حکومت اسلامی ) ایشان تحت تاثیر قرار می گرفتند و در جلسات فدائیان اسلام در قم و تهران شرکت می کردند و به این طریق جذب فدائیان اسلام شدند و فعالیت های سیاسی خود را از این سالها آغاز کردند .
رابطه ایشان با فدائیان اسلام به حدی بود که مرحوم سید محمد واحدی ، مرد شماره 3 فدائیان اسلام کتاب (سیوطی) را نزد ایشان آموختند و حتی طی سفری به کاشان کردند در باغ (فین) سخنرانی کردن .
در سال 1334 که این جوانمردان به شهادت رسیدند حضرت آیت الله قربانی محزون و افسرده مدتی در اختفا به سر بردند و به مدت 40 روز به مشهد رفتند که آشنایی معظم له با مقام معظم رهبری در همین ایام حزن و اندوه اتفاق افتاد .
حضرت آیت الله قربانی می گویند ( در طول حیات حضرت آیت الله عظمی بروجردی ، امام یک عالم ربانی ، یک فقیه صمدانی و یک استاد بزرگوار حوزه علمیه قم بودند و به احترام آیت الله بروجردی کار سیاسی نمی کردند زیرا ایشان را ولی فقیه و خود را تابع می دانستند وقتی در سال 40 حضرت آیت الله بروجردی ازدنیا رفتند مرجعیت در میان آقایان تقسیم شد و شاه بدون توجه به موقعیت علمی و فقهی علمای قم تلگرافی به نجف کرد که آن مسائل سیاسی پیش آمد ، امام مبارزه سیاسی خود را رسماً آغاز کرد و شاگردان امام نیز چون تحت تاثیر امام بودند پیرو استاد شدند و با وعظ و خطابه در منابر اقدام به روشنگری نمودند .
حضرت آیت الله قربانی در این زمان علاوه بر روشنگری هراز گاهی مامور رساندن اطلاعیه های امام به شهرستان ها ، از جمله استان گیلان می شدند تا آن اطلاعیه ها به دست آقایان علما از جمله حضرات آیات : ضیابری ، بحر العلوم ، لاکانی و دیگران برسد .
بنابراین جرقه مبارزات انقلابی توسط مرحوم نواب صفوی در حضرت آیت الله قربانی زده شد و در زمان حضرت امام (رضوان الله علیه ) تبلور پیدا کرد .
معظم له در سال 42 گرفتار ساواک شدند و مورد اذیت و آزار و اهانت بسیار قرار گرفتند و زندانی شدند . بعد از اینکه از زندان ساواک خلاصی پیدا کردند حدود 5 سال ممنوع المنبر و ممنوع الخروج از کشور شدند .
حضرت آیت الله قربانی در موردد این ایام سخت و سیاه می گوید :
( دوران بسیار سختی بود . خدارحمت کند مرحوم شهید بهشتی و شهید مطهری و خدا حفظ کند آقای هاشمی رفسنجانی را که در آن دوران سیاه که زندگی مادی ما مختل شده بود ، بنده را مورد عنایت قرار می دادند . )
در این سالها ایشان به پیشنهاد شهید بزرگوار مطهری به تهران رفتند و در مسجد ابوالفضل واقع در خیابان ستارخان فعلی که در نزدیکی منزل آقایان باهنر و موسوی اردبیلی قرار داشت به اقامه نماز پرداختند ولی همچنان ممنوع المنبر بودند وبه جای ایشان آقایان : ناطق نوری ، مطهری ومعزی به منبر می رفتند .
چون روزهای پنج شنبه هر هفته در این مسجد جلسه ای با آقایان : مهدوی کنی وهاشمی رفسنجانی پیرامون نهج البلاغه دایر کرده بودند ، ساواک متوجه موضوع شد وهیأت امنا را وادار کرد ت عذر ایشان را بخواهد که معظم له به دوباره به لاهیجان مراجعت کردند.
حضرت ایشان در سال 50 دوباره گرفتار زندان ساواک شدند ودر زندان تصمیم به ترجمه برخی از مجدات کتاب (الغدیر ) گرفتند وجلد های پنجم، نهم ودهم الغدیر را در زندان ترجمه کردند . چون در انجام این مهم از کمک های بعضی از افسرا ن خودی سود جستند همیشه از آنان به نیکی یاد می کنند.
این بار آزادی حضرت آیت الله قربانی از زندان مصادف با دوران سخت انقلابیون بود ومعظم له در راستای کمک وهمکاری با انقلابیون همیشه در تهران ، قم ولاهیجان در تردد بودند که الحمدالله تمام آن محرومیتها وشداید وسختی های به صبح پیروزی منتهی شد .
زندگی خصوصی :
حضرت آیت الله قربانی در مورد زندگی خصوصی خود می گوید : ( خداوند ده فرزند شامل 3دختر و7پسر به من عطا فرموده است که پسران من جزیکی ، همه دکترومهندس هستند ودختران من نیز همه لیسانس یا فوق لیسانس هستند ودو نفرشان استاد دانشگاه هستند . دامادهای من هم همه بچه های خوب وتحصیلکرده هستند . یکی متخصص پوست ودیگری در وزارت امور خارجه وسومی نیز مهندس است . بچه های من نوعاً تحصیلکرده هستند بعضی ها تحصیلات علمی دارند که یکی از انها دکتر محمد علی است که حدود 18سال است درس خارج خواند ودکترایش را نیز گرفته است .این پسرم صاحب قلم وتألیفات است.پسرهای دیگر من یکی معاون دانشگاه ، یکی دندانپزشک ویکی هم پزشک عمومی است .عروس های من هم الحمدالله همین طور هستند.یک عروسم دکتربیهوشی ویکی دیگر دکتر عمومی است.
محیط خانه من بحمدالله محیط آرامی است .با فرزندان ونوه ها واعضای خانواده رفتاری دوستانه وبراساس مهر ومحبت واحترام متقابل دارم.)
معظم له در خصوص همسرشان می گوید : من موفقیت وزندگی خصوصی وعلمی خودم را مدیون همسرم هستم که اگر همراهی او در کارهای علمی نبود این پیشرفت را نداشتم .البته همسرم فرزند مرحوم آیت الله کوشالی است که پدر ایشان مردی متقی ودین باور بود. من کمتر روحانی ای به پاکی ا یشان دیدم .
حضرت آیت الله قربانی علیرغم موفقیت علمی وسیاسی در سطح کشور شدیدأ
به خانواده خود توجه داشته ودارند ودر همه امور با آنان به شور مشورت می نشینند .معظم له در یکی از خاطرات تلخ ایام ستمشاهی می گوید : هنگامی که از زندان آزادشدم بدون اطلاع دوستان به اتفاق اعضای خانواده به مشهد رفتیم ودر یک مهمانپذیری دو اتاق گرفتیم .وقتی مقام معظم رهبری با خبر شدند که من در فلان مهمانپذیر هستم با برادرش آسید محمد خامنه ای ، برادر بزرگ آقا که هم مباحثه من در حوزه علمیه قم بودندبه دیدن من به ان مهمانپذیر آمدند وخواستند که به منزلشان برویم .اما چون همراه داشتم از پذیرفتن دعوت ایشان عذر خواستم .ولی ایشان فرمودند : بعد از ظهر می آیم تا با هم به خواجه اباصلت برویم .چون تا آن زمان خواجه اباصلت را ندیده بودم ،پذیرفتم .
آفا یک ماشین (اپل 9 داشتند وخودشان رانندگی می کردند. بعد از ظهر آمدند وبه اتفاق به خواجه اباصلت رفتیم واز ما پذیرایی کردند ونهار روز بعد را نیز در منزل ایشان دعوت بودیم . بعد از نهار آقا به من پیشنهاد کردند چون ممنوع المنبر ونماز هستند ، در مشهد بمانید تا با هم کارهای علمی وفرهنگی را دنبال کنیم.
اجازه خواستم با همسرم بعنوان شریک زندگی مشورت کنم که خانم گفتند : حاج آقا ، شما تهران رفتید ، سه ماه نگذشتند بمانید وشمارا از آنجا بیرون کردند، در این جا هم نمی گذارند که بمانی .اگر تورا در لاهیجان بگیرند سایه پدرم کوشالی بر سرم هست وبچه هایم را نگهداری می کند اما اگر اینجا شمارا دستگیر کنند چه کسی را دارم تا از بچه هایم نگهداری کند؟ آقا این نظر را پسندیدند وفرمودند : شمابرویدولی ماباهم ارتباط تنگاتنگی خواهیم داشت که چنان هم شد .
فعالیت های بعد از انقلاب :
حضرت آیت الله قربانی بعد از انقلاب با مسوولیت کمیته شرق گیلان شروع به فعالیت نمود، سپس به سمت قاضی شرع دادگاههای انقلاب اسلامی استان برگزیده وآنگاه به امامت جمعه لاهیجان منسوب شدند. یک دور در سمت نماینده مردم شهرستان آستانه اشرفیه در مجلس شورای اسلامی انجام وظیفه کردند که در تمام این دوره ریاست کمیسیون ارشاد مجلس رابعهده داشتندودو دوره نیز نمایند مردم گیلان در مجلس خبرگان رهبری هستندواخیرأهم از سوی مقام معظم رهبری مکلف به پذیرفتن نماینده معظو له در گیلان شدند.
حضرت آیت الله قربانی در طول سال های بعد از انقلاب در کنار سمت هایش منشأ خدمات رفاهی وآموزشی وفرهنگی بسیاری شدندکه بعنوان نمونه می توان از : تأسیس سرای سالمندان لاهیجان ، احیای موقوفات ، بازسازی وتوسعه مساجد از جمله مسجد جامع لاهیجان ،بزرگداشت مشاهیر گیلا وتأسیس دانشگاه اسلامی در لاهیجان وآستانه اشرفیه وموسسه حکیم فیاض لاهیجی در قالب دبیرستان بدریه ومهیار واحیای آثارشان نام برد ، نماینده ولی فقیه در گیلان وامام جمعه رشت درباره مسوولیت نماینده ولی فقیه در استان چنین می گوید :
(مسئولیت نماینده ولی فقیه اشرف برهمه امور دینی ، اجتماعی وسیاسی استان است .از لحاظ رتبه همان طوری که رهبر اولین شخصیت ورئیس جمهور دومین شخصیت کشور است ، نماینده رهبر در استان ها هم در حقیقت اولین مسوولیت را دارند وطبعاً هم باید مثل رهبر باشند واشرف کامل به کارهای دینی دنیایی مردم ، مدیریت جامعه ، اقتصاد جامعه داشته باشد .
از روزی که ب این سمت منسوب شدیم سعی کردیم تنش به وجود نیاوریم . وحدت را حفظ کنیم. به همه مسئولان ، روحانیون ،بازاریان وبه طور کلی به تمام اقشار حرمت بگذاریم . بی جهت دست به اقداماتی نزنیم که موجب ناراحتی مردم شود بلکه مشکل گشای مردم باشیم . در رفع گرفتاری ها ، بیکاری کارخانه ها و رونق کشاورزی اقدام کنیم که الحمدالله فکر می کنم تا حدودی موفق بودم .
حالا هم در تلاش هستیم دور از تنش ها ، حفظ حرمت ها ، دریغ نکردن از ارشاد و هدایت مسئولان و مدیران وظیفه خود را به انجام برسانم البته اگر خلافی راهم در جایی مشاهده کنیم سعی می کنیم با تذکرات خصوصی نسبت به رفع آن اقدام کنیم ولی اگر موفق نشویم گاهی مسئله را به نماز جمعه می کشانیم .
گاهی به خدمت آقا میرویم و کاستی ها را گزارش می کنیم زمانی هم به مسئولان رده بالای کشور نامه می نویسیم ، تلفن می کنیم . بالاخره سعی می کنیم با انجام وظیفه پدرانه ، نه انتقام جویانه ! جامعه را به سمت و سوی انقلاب ، رهبر، ولایت فقیه ، صلاح و سداد پیش ببریم .
تلاش می کنیم با اخلاق کریمانه ، پدرانه و اسلامی با مردم رفتار کنیم به فرموده اکرم اسلام : اگر پول ندارید تا کشور دلهای مردم را فتح کنید با اخلاق حسنه با مردم حشر ونشر کنید و از تفرعن و خودبرتربینی پرهیز نمایم . زیرا همه مردم را با بحث های علمی نمی توان هدایت کرد ولی با ادب ، اخلاق و انسانیت کاملاً می توان در دلها نفوذ کرد .
همیشه به وابستگان بیت سفارش می کنم که در تمام امور با عمل خود مردم را به قانونمندی دعوت کنند و در حد توان و وقت به دیدن انواده های شهدا می رویم و ازعلمای بیمار و بستری عیادت می کنیم و به خانواده های روحانیون بی سرپرست سرکشی می کنیم سعی میکنیم حتی المقدور در مجامع دینی و انقلابی شرکت کنم . به فرزندان معنوی خودم سفاارش می کنم که زیاد از من کار نگیرند تا از کارهای اصلی خود بازنمانم و انتظار نداشته باشند در همه جلساتشان شرکت کنم و یا همه وقت به خانه هایشان بروم .
دفتر مراجعات مردمی من تقریباً همه روزه ملاقات عمومی دارد و تعداد مراجعین گاهی از 200 نفر در روز تجاوز می کند . رئیس دفتر و مدیر اجرائی پاسخگوی مراجعین هستند و در صورت نیاز به من مراجعه می کنند و بدون استثناء هر شب نیز گزارش کار می آورند .
علاوه بر این شخصاًهرروز از ساعت 11 صبح در دفتر بیت ملاقات عمومی دارم و این ملاقات عمومی ها به استثای جلساتی است که با مدیران ، روسای ادارات و سازمان ها ، مدیران صنایع و کشاورزی ، صنعتگران ، صاحبان صنایع ، نمایندگان تشکل ها و فرماندهان نظامی و انتظامی استانی و کشوری در بیت برگزار می شود .
از حضرت آیت الله قربانی سئوال شد : یکی از موضوعات مهم خطبه های نماز جمعه جنابعالی طرح مشکلات به روز استان است که در جای خود طرفداران زیادی پیدا کرده است ، با توجه به اینکه بسیاری از رخدادها در خبر گزاری ها یا جراید منعکس نمی شود حضرت عالی چگونه وبه چه وسیله ای از مسائل ومشکلات نا گفته استان اطلاع پیدا می کنید ؟ فرمودند:
اولاً بند فرزند این استان هستم .40 سال است که در متن این جامعه زندگی می کنم . جای جای این استان را می شناسم ودوستانی در نقاط مختلف این استان دارم که عیون من هستند ومسایل را ب من خبر می دهن هر از گاهی به دوستان ونقاط مختلف استان سر می زنم تا از نزدیک شاهد مسایل ، مصایب ومشکلات باشم ودر بعضی از ادارات مشاورینی دارم که این مشاورین دخالت در امور اداره نمی کنند فقط ب من گزارش می دهند که به این طیق از اوضاع جاری ادارات مطلع می شوم با مطبوعات وخبر گزاری ها ارتباط دارم.
از سوی دیگر چون ما در رأس تصمیم گیری نظام هستیم بعناوین مختلف از نظرات دیگران مطلع می شویم وخبر نامه های ویژه ای داریم از مجموع این ها اطلاعات راجمع آوری وبه آن عمل می کنیم.
حضرت آیت الله قربانی هم اکنون در هفته دوشب درس خارج فقه برای جمعی از روحانیون وفضلاء دارند ویک روز در دانشگاه مبانی فقه وحقوق اسلامی کارشناسی ارشد را تدریس می کنند واز هر فراغتی که بدست بیاورند در صدد تکمیل تألیفات نیمه تمام وتهیه مقالات جهت دانشنامه ها ودایرت المعارف هایی مثل : دانشنامه امام علی (ع) ، دانشنامه فاطمی (ع) ، دانشنامه قرآن وغیره که در قم تدوین می شود ، استفاده مینمایند.
حضرت آیت الله قربانی در مورد برنامه های آینده علمی خود می گویند : اگر توفیق رفیق شود تصمیم دارم یک درس تفسیر برای جمعی از فضلا ویک جلسه هفتگی یا دو هفته یکبار برای مسوولان استان برگزارنمایند.
آمین یا رب العالمین وآخر دعوانا ان الحمدلله
والسلام